تمامی فعالیت های نودهشتیا جهت نشر آثار فرهنگی مجاز، زیر نظر ساماندهی اداره ارشاد اسلامی کشور و مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد

دانلود داستان زندگی در شیفت دوم

 دانلود داستان زندگی در شیفت دوم

دانلود داستان زندگی در شیفت دوم

نام داستان : زندگی در شیفت دوم
نویسنده : ژیلا.ح-(کاربرانجمن نودهشتیا)

تعداد صفحات: ۱۳

خلاصه داستان:

(داستان کمه بهتره خودتون بخونین .)

بخشی از داستان:دانلود داستان زندگی در شیفت دوم

بنگ ! چند ثانیه سرماي شدیدي رو توي بدنم احساس کردم و بعد انگار یه نیرویی
وادارم کرد تا بایستم . فربد متحیر و ناباورانه به جسم بی تحرك من خیره شده بود
و من بدون هیچ حسی بی تفاوت خیره ي مرد اسلحه بدست رو به روم بودم ؛ مردي
که عاشقانه دوسش داشتم .
با چشماي گرد شده به اسلحه اي که حالا دود کمرنگی ازش خارج می شد نگاه
کرد و بعد بی هوا انداختش زمین . در عرض چند ثانیه فقط با نگاه کردن توي
چشماش هجوم اطلاعات رو توي سرم حس و براي لحظه کوتاهی براي خودم
احساس تأسف کردم . این مرد پوچ و تو خالی بتی نبود که می پرستیدمش و
اسمش رو عشق گذاشته بودم . پرونده ي سبز روي میز توجهمو جلب کرد ، یاد نیما

افتادم.

صداي کوبیده شدن در اومد و بعد می تونستم فربد رو ببینم که داره با سرعت پله
ها رو دونه دونه می گذرونه و سعی داره فرار کنه. عجیب بود ، عجیب که نه ، همه
چی گنگ و بم شده بود . تا حالا این چیزا رو تجربه نکرده بودم . می تونستم بین

زمین و آسمون معلق باشم ، از دیوارا بدون هیچ مانعی رد شم ، یا حتی بدون عبور
از دیوار پشت دیوار و اتفاقاتی که داره می افته رو ببینم .

  • زﻣﯿﻦ اﻓﺘﺎده ﺑﻮدم ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮدم .

  • ﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﺴﺘﻢ ﻋﻤﻖ ﮔﻠﻮﻟﻪ اي رو ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﺮف ﻗﻔﺴﻪ

ي ﺳﯿﻨﻪ ام،ﺟﺎﯾﯽ ﺗﻮي ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺮﺗﺎب ﺷﺪه ﺑﻮد رو اﻧﺪازه ﺑﮕﯿﺮم . ﻫﯿﭻ وﻗﺖ ﮐﺎﻟﺒﺪم رو اﯾﻦ ﻃﻮري ﻧﺪﯾﺪه ﺑﻮدم .

اﻧﮕﺎر داﺷﺘﻢ ﺳﻪ ﺑﻌﺪي ﺟﺴﻤﻢ رو ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﺮدم . ﻧﻪ ﺗﺮﺳﯿﺪه ﺑﻮدم و ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺷﮕﻔﺖ زده ؛ ﻓﻘﻂ

ﻧﻮﻋﯽ ﻫﻤﺪردي داﺷﺘﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮدم

 

دانلود فایلpdf

 

منبع:romankade